معنی لغوی متالورژیکی “تابآوری” در برخی از منابع به تافنس (Toughness) و در برخی به داکتیلیتی (Ductility) اشاره دارد که دو ویژگی مهم در خواص مکانیکی فولاد و دیگر مواد فلزی هستند. این ویژگیها نشاندهنده توانایی مواد در تحمل ضربه، تغییر شکل و تحمل تغییرات شدید دما هستند. اما این دو ویژگی متفاوت هستند و در زیر تفاوتهای آنها توضیح داده میشود:
تافنس (Toughness):
تافنس یا همان چقرمگی به میزان انرژیای اشاره دارد که یک ماده میتواند در مقابل ضربهها، شکستگیها یا تغییر شکلهای ناگهانی مقاومت نشان دهد. در واقع، تافنس نشاندهنده مقاومت مواد در برابر خرابی شکلی و پذیرش انرژی حین شکست است. مواد با تافنس بالا معمولاً در برابر ضربهها و شکستگیهای ناگهانی مقاومت بیشتری دارند.
داکتیلیتی (Ductility):
داکتیلیتی به توانایی مواد در تغییر شکل و پذیرش تغییر شکلهای پلاستیکی بدون شکست اشاره دارد. به عبارت دیگر، داکتیلیتی نشاندهنده انعطافپذیری و توانایی مواد در کشش و تغییر شکلها میباشد. مواد با داکتیلیتی بالا معمولاً قابلیت کشش و انعطافپذیری بیشتری دارند.
تفاوت اصلی بین تافنس و داکتیلیتی در این است که تافنس مربوط به مقاومت در برابر ضربهها و شکستگیهای ناگهانی است، در حالی که داکتیلیتی مربوط به تغییر شکل پلاستیکی و توانایی مواد در پذیرش تغییر شکلهای دائمی بدون شکست میباشد. در برخی موارد، مواد میتوانند هر دو ویژگی تافنس و داکتیلیتی را داشته باشند، اما در موارد دیگر ممکن است باید بین این دو ویژگی یک توازن مناسب برقرار شود.
اما موضوع این همایش همانطور که از معنای لغوی آن مشخص است، تابآوری صنعت فولاد و صنایع مرتبط را در وضعیت روز کشور مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
موضوعات این همایش تخصصی (۲۷ شهریورماه ۱۴۰۲- تهران، هتل هما) که با حضور مدیران شرکتهای فولادی، معدنی و صنایع معدنی کشور و همراهی فعالان بازار سرمایه و مقامات دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد در محورهای زیر ارائه خواهد شد :
- تاثیر سیاستهای اقتصادی بر صنعت فولاد و بازار سرمایه:
تاثیر سیاستهای اقتصادی بر صنعت فولاد و بازار سرمایه گسترده و چندوجهی است. سیاستهای اقتصادی شامل تصمیمات و اقدامات دولت و مقامات درحوزه اقتصادی در زمینههایی مانند مالیات، تعرفهها، کنترل تورم، سیاستهای پولی، سیاستهای تجاری و دیگر زمینههای مرتبط با اقتصاد میشود. تأثیر این سیاستها بر صنعت فولاد و بازار سرمایه را میتوان به طور کلی به شرح زیر بیان کرد:
تاثیر بر صنعت فولاد:
- مالیات و تعرفهها: تصمیمات در مورد مالیات و تعرفهها بر روی واردات و صادرات محصولات فولادی میتواند تاثیر قابل توجهی بر رقابتی بودن صنعت فولاد در بازارهای داخلی و خارجی داشته باشد.
- سیاستهای تجاری: تصمیمگیری در خصوص افزایش یا کاهش تجارت بینالمللی محصولات فولادی میتواند تاثیر مستقیمی بر تقاضا و عرضه داشته باشد. تصمیمات، محدودیتهای صادرات یا تحریمها نیز میتواند تاثیرگذار باشد.
- سیاستهای صنعتی: دولت میتواند از طریق سیاستهای صنعتی تلاش کند تا توسعه و تحقیقات در زمینه فناوری، بهبود روشهای تولید و افزایش بهره وری در صنعت فولاد را توسط بسته های حمایتی و طرح های تشویقی افزایش دهد.
- سیاستهای اشتغالی: تصمیمگیریهای مرتبط با بازار کار و اشتغال میتواند تاثیری در تقاضا برای محصولات فولادی داشته باشد. رشد اقتصادی و افزایش اشتغال میتواند تقاضا برای محصولات ساختمانی و زیرساختی را افزایش دهد که از دور به صنعت فولاد کمک میکند.
تاثیر بر بازار سرمایه:
- سیاستهای پولی: تصمیمهای مربوط به نرخ بهره و پایداری ارز میتواند تاثیر زیادی بر سرمایهگذاری در صنایع، از جمله صنعت فولاد، داشته باشد.
- تورم، تجزیه و تحلیل اقتصادی: سیاستهای کنترل تورم و پیشبینیهای اقتصادی میتواند تاثیری بر تصمیمات سرمایهگذاری در صنایع داشته باشد. نوسانات اقتصادی ممکن است تصمیمگیری سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار دهد.
- سیاستهای مالی دولت: تصمیمات مرتبط با بودجه دولت و سیاستهای مالی ممکن است تاثیری بر بخشهای مختلف اقتصاد، از جمله صنعت فولاد، داشته باشد.
- رشد اقتصادی: رشد یا کاهش اقتصادی به طور کلی میتواند تاثیر مستقیمی بر تقاضا و عرضه در بازار سرمایه و سهامها داشته باشد.
بنابراین، تاثیر سیاستهای اقتصادی بر صنعت فولاد و بازار سرمایه به شدت توسط اقدامات دولت و تغییرات در شرایط اقتصادی تعیین میشود. تعاملات میان این عوامل میتواند به شکل پیچیدهای تاثیر بر اقتصاد و بازارها داشته باشد.
- ارزیابی تسهیلگری دولت و مجلس در زنجیره معدن و فولاد
تسهیلگری دولت و مجلس در زنجیره معدن و فولاد میتواند به صورت گستردهای انجام شود. در زیر چندین مدل در این زمینه پیشنهاد میشود:
- قوانین: پس از شروع ارزیابی با مرور قوانین مرتبط با زنجیره معدن و فولاد شامل مقررات مربوط به استخراج معدن، تولید، حملونقل، و صادرات محصولات فولادی ارزیابی این موارد به دقت نشان میدهد که آیا قوانین و مقررات ایجاد شده تناسبی برای تسهیلگری و توسعه این صنعت فراهم کردهاند یا خیر.
- میزان دسترسی به منابع معدنی: ارزیابی میتواند به تحلیل میزان دسترسی به منابع معدنی و زیرساختهای مورد نیاز برای چرخه تأمین فولاد پرداخته و مطالعه کند که دولت و مجلس چه اقداماتی انجام دادهاند تا دسترسی به این منابع را تسهیل کنند.
- پروسه اخذ مجوزها و مجوزهای محیطی: برای شروع و یا ادامه فعالیتهای مرتبط در حوزه صنایع معدنی و فولادی، اخذ مجوزها که یک امر ضروریست در این ارزیابی میتواند بررسی شود که چقدر این پروسهها سرعت دارند و آیا تسهیلگری مناسبی در اخذ مجوزها وجود دارد یا خیر.
- سیاستهای اشتغال و آموزش: توسعه صنعت معدن و فولاد به تأمین اشتغال و توسعه مهارتهای مورد نیاز برای این صنعت نیز مرتبط است. این ارزیابی میتواند بررسی کند که دولت و مجلس چه اقداماتی در راستای اشتغال و آموزش در این زمینه انجام دادهاند.
- سیاستهای تجاری و صادرات: تسهیل تجارت و صادرات محصولات فولادی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزیابی میتواند نگاهی به سیاستهای تجاری دولت و مجلس داشته باشد و بررسی کند که چقدر این سیاستها به تسهیل صادرات و تجارت در این زمینه کمک کردهاند.
- سرمایهگذاری و حمایت مالی: ارزیابی میتواند به بررسی سطح سرمایهگذاری دولت در زنجیره معدن و فولاد، به همراه حمایت مالی و تسهیلات ارائه شده به شرکتها پرداخته و مطالعه کند که چقدر این حمایتها به توسعه و تسهیلگری این صنعت کمک کردهاند.
- تعامل با صنعت و نهادهای مرتبط: ارزیابی میتواند با تعامل با نمایندگان از صنعت فولاد، انجمنها و نهادهای مرتبط دیگر، نقاط قوت و ضعف تسهیلگری دولت و مجلس را شناسایی کند.
- تجربه کشورهای دیگر: مطالعه تجربههای کشورهای دیگر در تسهیلگری صنعت معدن و فولاد میتواند به دولت و مجلس کمک کند تا از تجربههای موفق و شکستهای دیگران بهرهبرداری کنند.
در کل، ارزیابی تسهیلگری دولت و مجلس در زنجیره معدن و فولاد میتواند از طریق تحلیل گسترده و چندزاویهای از تأثیر اقدامات و سیاستها به منظور بهبود و تسهیلگری فرآیندها و توسعه این صنعت انجام شود.
- اقتصاد مقاومتی صنعت فولاد در شرایط تحریم
اقتصاد مقاومتی در صنعت فولاد به معنای توانایی این صنعت در مقابله با تحریمها، فشارها و محدودیتهای اقتصادی است. در شرایط تحریم، کشورها ممکن است با توانمندیها و منابع محدودی مواجه شوند که اقتصاد مقاومتی در صنعت فولاد میتواند به بهبود مقاومت و ایجاد پایداری در این صنعت کمک کند. عوامل و راهکارهایی که در اقتصاد مقاومتی در حوزه صنعت فولاد در شرایط تحریم میتوانند مؤثر باشند عبارتند از:
- تنوع محصولات: تنوع محصولات و تولید محصولات با ارزش افزوده بالا میتواند از تأثیر تحریمها کاسته و برای صنعت فولاد منابع درآمدی متنوع ایجاد کند.
- استفاده بهینه از منابع داخلی: تحریمها ممکن است منجر به محدودیت در دسترسی به منابع خارجی شود. در این شرایط، استفاده بهینه از منابع داخلی مانند مواد اولیه و تکنولوژی میتواند موجب تقویت اقتصاد مقاومتی شود.
- توسعه فناوری داخلی: سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه فناوری در صنعت فولاد میتواند توانایی تولید محصولات با کیفیت بالا در کلاس بینالمللی را افزایش داده و اثر تحریمها را خنثی نماید.
- توسعه بازارهای داخلی: تنظیم سیاستهای تقاضا، ترویج محصولات داخلی و افزایش مصرف داخلی میتواند صنعت فولاد را در برابر تغییرات بازار جهانی مقاومتی کند.
- تقویت قدرت تولید و صادرات: افزایش تولید و توسعه صادرات محصولات فولادی با کیفیت و قابل رقابت در بازارهای منطقهای و جهانی میتواند از تحریمها به عنوان یک فرصت استفاده کند.
- اصلاح ساختارهای تولیدی: بهبود کارایی و افزایش بهرهوری در تولید میتواند به کاهش هزینهها و افزایش توانایی رقابتی کمک کند.
- توسعه روابط دیپلماتیک و تجاری: ایجاد و توسعه روابط با کشورهای دیگر و توافقنامههای تجاری میتواند تبادل کالاها و مواد اولیه را تسهیل کرده و موجب شود تحریمها تأثیر کمتری بر صنعت فولاد داشته باشد.
- اشتغال و توسعه مهارتها: ایجاد اشتغال و توسعه مهارتها در کارگران صنعت فولاد میتواند اقتصاد مقاومتی را تقویت کند و از تأثیر منفی تحریمها بر اشتغال جلوگیری کند.
- تنوع بازارها: کاهش وابستگی به یک بازار صادراتی و تلاش برای متنوع کردن بازارهای هدف میتواند از تأثیرات تحریمها کم کند.
- برنامهریزی مالی و مدیریت ریسک: ارزیابی و مدیریت میزان ریسکهای مالی و اقتصادی مرتبط با تحریمها میتواند از مثبتاندیشی در مواجهه با تحریمها جلوگیری کند.
- تعامل با بخش خصوصی: همکاری با بخش خصوصی و بهرهبرداری از تخصصها و منابع آن در توسعه و تقویت صنعت فولاد میتواند اقتصاد مقاومتی را تقویت کند.
به طور خلاصه، اقتصاد مقاومتی در صنعت فولاد در شرایط تحریم به مجموعه اقدامات و سیاستهایی اشاره دارد که بر اساس تنوع، توانمندی، مهارتها و منابع داخلی تمرکز دارد تا تحریمها را تحت تأثیر کمتری قرار دهد و از پایداری و توسعه پایدار در این صنعت در طولانی مدت حمایت کند.
- اثرگذاری قوانین و مقررات صادراتی بر توان ارزآوری فولاد ایران
قوانین و مقررات صادراتی میتوانند تأثیر مستقیمی بر توان ارز آوری فولاد ایران داشته باشند. این تأثیر میتواند مثبت یا منفی باشد و وابسته به محتوای این قوانین و مقررات، اهداف و تعاملات بازار جهانی، و وضعیت داخلی و بینالمللی بازار فولاد باشد.
- تسهیلات صادراتی: ایجاد تسهیلات مالی و ارزی برای صادرات محصولات فولادی میتواند توان ارز آوری را افزایش داده و صادرات را تشویق کند.
- ترویج بازاریابی: تشکیل کمیتهها و کنسرسیومهایی جهت ترویج و بازاریابی محصولات فولادی در بازارهای بینالمللی میتواند باعث افزایش تقاضا و ارز آوری بیشتر شود.
- تنظیم استانداردها: تطابق محصولات با استانداردهای بینالمللی میتواند به افزایش اعتماد مشتریان و تسهیل راههای صادراتی کمک کند.
- مقررات تجاری: ایجاد مقررات تجاری منصفانه و شفاف میتواند تجارت بینالمللی را تسهیل کرده و ارز آوری را افزایش دهد.
- محدودیتهای صادراتی: تعیین محدودیتهای تعدادی از محصولات فولادی برای صادرات میتواند توان ارز آوری را محدود کرده و بازارهای متنوعتری را دسترسی نداده باشد.
- تعرفهها و مالیاتها: افزایش تعرفهها و مالیاتها بر روی صادرات محصولات فولادی میتواند قدرت رقابتی را کاهش داده و ارز آوری را کاهش دهد.
- محدودیتهای مالی و ارزی: تحت محدودیتهای مالی و ارزی، توان ارز آوری و تجارت با بخشهای دیگر کاهش مییابد.
- نوسانات نرخ ارز: نوسانات نرخ ارز میتواند اثرات نامطلوبی بر روی توان ارز آوری داشته باشند و باعث ایجاد عدم اطمینان در تجارت خارجی شوند.
تأثیر قوانین و مقررات صادراتی بر توان ارز آوری فولاد ایران وابسته به تعاملات و انجام دقیق و تعادل یافتهای با سیاستهای داخلی و بینالمللی، و همچنین توانایی تطبیق و تغییر در شرایط متغیر جهانی خواهد بود. به طور کلی، تدابیر مؤثر در زمینه مقررات صادراتی میتواند توان ارز آوری فولاد ایران را افزایش داده و تأثیرات منفی تحریمها را به حداقل رساند.
- فرصتها و چالشهای رشد تولید و توسعه سرمایهگذاری در صنعت فولاد
صنعت فولاد یکی از صنایع مهم و کلیدی در اقتصاد کشورها است و دارای فرصتها و چالشهای زیادی برای رشد تولید و توسعه سرمایهگذاری میباشد.
فرصتها:
- رشد جهانی تقاضا: با توجه به نیاز روزافزون به تولید مواد ساختمانی و خودروها در جهان، تقاضا برای محصولات فولادی رشد قابل توجهی دارد که میتواند به رشد تولید و صادرات فولاد کمک کند.
- توسعه پایدار: توسعه پایدار و مسائل زیست محیطی در صنایع، توجه به استفاده بهینه از منابع و کاهش انتشارات آلایندههای زیست محیطی از طریق فناوریهای نوین، فرصتی برای توسعه پایدار در حوزه فولاد و صنایع مرتبط را به همراه دارد.
- تکنولوژی و نوآوری: افزایش استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، بهبود فرآیندها، کاهش هزینهها و افزایش کیفیت محصولات فولادی فرصتهایی برای رشد و رقابتپذیری صنعت ایجاد میکند.
- صادرات و بازارهای جهانی: افزایش توانایی در تولید محصولات با کیفیت و قابل رقابت میتواند امکان توسعه صادرات به بازارهای جهانی را به همراه داشته باشد.
- توسعه زیرساختهای حمل و نقل: توسعه زیرساختهای حمل و نقل و افزایش تسهیلات لجستیکی میتواند کاهش هزینهها و زمان ارسال محصولات فولادی را فراهم کند.
چالشها:
- هزینه حاملهای انرژی: تولید فولاد نیاز به مصرف انرژی بالا دارد، بنابراین تغییرات در قیمت نفت و انرژی میتواند تأثیر مستقیمی بر هزینههای تولید داشته باشد.
- نوسانات قیمت مواد اولیه: نوسانات قیمت مواد اولیه هر زنجیره مانند سنگآهن، کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و… ، میتواند تأثیر زیادی بر سودآوری و پایداری صنعت فولاد داشته باشد.
- رقابت جهانی: صنعت فولاد در حال رقابت با شرکتها و کشورهای دیگر است. رقابت بر روی کیفیت، هزینهها و تکنولوژی میتواند چالشهای بزرگی ایجاد کند.
- مشکلات زیستمحیطی: صنعت فولاد به دلیل مصرف انرژی بالا و انتشارات زیست محیطی، میتواند با چالشهای زیستمحیطی روبرو شود.
- کمبود منابع طبیعی: تأمین منابع طبیعی مانند سنگ آهن به میزان کافی میتواند چالش باشد و به عوامل محدودیتهای مواد اولیه اضافه شود.
- تغییرات تقاضا: تغییرات در تقاضای بازار بر اساس شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میتواند تأثیراتی بر تولید و فروش محصولات فولادی داشته باشد.
- محدودیتهای مالی و تامین مالی: توسعه صنعت فولاد نیازمند سرمایهگذاریهای قابل توجه است که ممکن است با مشکلات مالی و تامین مالی مواجه شود.
- محدودیت در زیرساختهای حمل و نقل: محدودیتهای در حوزه زیرساختهای حمل و نقل میتوانند تأثیرات مهمی بر تولید، توسعه و صادرات صنعت فولاد داشته باشند. این محدودیتها میتوانند موانع جدی برای جابجایی محصولات زنجیره فولادی از محل تولید به مقصد نهایی یا به بازارهای جهانی ایجاد کنند. برخی از این محدودیتها در حوزه زیرساختهای حمل و نقل برای صنعت فولاد عبارتند از:
- نقص زیرساختهای حمل و نقل: محدودیتها در زیرساختهای حمل و نقل مانند بنادر، جادهها، راهآهن و پیوندهای حمل و نقل داخلی که میتواند باعث کاهش سرعت انتقال محصولات زنجیره فولادی شود.
- ترافیک و وقوع ترافیک: مشکلات ترافیکی و تجمع در مسیرهای حمل و نقل میتواند باعث تأخیر در تحویل محصولات و افزایش هزینههای حمل و نقل شود.
- کمبود تسهیلات لجستیکی: تأمین تسهیلات لجستیکی مناسب برای انتقال محصولات فولادی، از جمله انبارها و ترمینالها، میتواند به تسریع فرآیند حمل و نقل کمک کند.
- نقص در ترانزیت و صادرات: مشکلات در ترانزیت محصولات فولادی از محل تولید به مقصد نهایی یا بازارهای جهانی میتواند موانعی را برای توسعه صادرات ایجاد کند.
- محدودیتهای ترخیص و گمرکی: فرآیند ترخیص و گمرکی ممکن است با مشکلات و تأخیرات روبرو شود که میتواند به عدم توانایی در تحویل به موقع محصولات فولادی منجر شود.
- سختی در انتقال مواد معدنی: در مواردی که مواد معدنی مورد نیاز از مناطق دورتر به کارخانهها منتقل میشوند، محدودیتهای حمل و نقل میتواند افزایش هزینهها و کاهش توانایی رقابتی را ایجاد کند. ( مانند معدن سنگ آهن سنگان)
- سیاستها و مقررات حمل و نقل: سیاستها و مقررات دولتی در زمینه حمل و نقل میتوانند تأثیرات منفی بر تجارت و حمل و نقل محصولات زنجیره فولادی داشته باشند.
با رفع این محدودیتها و بهبود زیرساختهای حمل و نقل، امکان رشد و توسعه صنعت فولاد با کاهش هزینهها، افزایش کیفیت، بهبود توانایی رقابتی و تسهیل در تجارت داخلی و بینالمللی ایجاد خواهد شد و این چالش و تهدید را به فرصت تبدیل خواهد کرد.
با در نظر گرفتن این فرصتها و چالشها، برنامهریزی دقیق، استراتژیهای توسعهای، بهبود تکنولوژی، مدیریت مالی موثر و توجه به مسائل زیستمحیطی میتوانند به توسعه پایدار صنعت فولاد کمک کنند.
- راهکارهای افزایش مزیت رقابتی صنعت فولاد ایران در قیاس با رقبای جهانی و منطقهای
برای افزایش مزیت رقابتی صنعت فولاد ایران نسبت به رقبای جهانی و منطقهای، میتوان از راهکارهای مختلف استفاده کرد. این راهکارها بهبود کیفیت محصولات، کاهش هزینهها، تحقیق و توسعه، توجه به فناوریهای پیشرفته، بهبود مدیریت، تسهیلات لجستیکی و افزایش توان صادراتی را شامل میشوند. در زیر، به تفصیل برخی از این راهکارها آورده شده است:
- ارتقاء کیفیت محصولات: بهبود کیفیت محصولات فولادی از طریق استفاده از فناوریهای مدرن، کنترل کیفیت دقیقتر و پیشرفتهتر و رعایت استانداردهای جهانی میتواند به افزایش مزیت رقابتی کمک کند.
- کاهش هزینهها: بهینهسازی فرآیندهای تولید، استفاده بهینه از منابع، افزایش بهرهوری و کاهش هدررفتها میتواند به کاهش هزینهها و افزایش قابلیت رقابتی منجر شود.
- تحقیق و توسعه: سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای بهبود فرآیندها، تکنولوژیها و محصولات جدید، افزایش توانایی رقابتی را ایجاد میکند و نقش کلیدی در پیشرفت صنعت دارد.
- استفاده از فناوریهای پیشرفته: بهروزرسانی تجهیزات، اتوماسیون، هوش مصنوعی و تکنولوژیهای دیگر میتوانند به بهبود کارایی و کاهش خطاها کمک کنند.
- مدیریت مؤثر: بهبود مدیریت عملیات، مالی، منابع انسانی و زنجیره تامین میتواند به افزایش بهرهوری و ایجاد مزیت رقابتی منجر شود.
- تسهیلات لجستیکی: بهینهسازی فرآیندهای حمل و نقل، انبارداری و توزیع میتواند هزینهها را کاهش داده و به تسریع در تحویل محصولات کمک کند.
- استفاده از منابع طبیعی داخلی: تأمین مواد اولیه از منابع داخلی به جای وابستگی به واردات میتواند از تأثیرات تغییرات نرخ ارز محافظت کند.
- توسعه بازارهای جدید: افزایش توانایی در تولید محصولات با کیفیت و قابل رقابت میتواند امکان توسعه بازارهای جدید و ترکیبی از صادرات را ایجاد کند.
- آموزش و توسعه مهارتها: ارتقاء دانش و مهارتهای کارکنان به تحقیق و توسعه پایدار و بهبود فرآیندها کمک میکند.
- تعامل با دولت و نهادهای دیگر: همکاری با دولت و نهادهای مرتبط در جهت ارتقاء صنعت فولاد و رفع مشکلات ممکن است به مزیت رقابتی کمک کند.
در نهایت، مزیت رقابتی صنعت فولاد ایران در مقابل رقبای جهانی و منطقهای نیازمند یک رویکرد جامع و تعامل مستمر با عوامل مختلف اقتصادی، فنی، محیطی و سیاستی است.
- ارائه مدل حکمرانی مطلوب در فولاد و صنایع معدنی
مدل حکمرانی مطلوب در صنعت فولاد و صنایع معدنی باید شفاف، کارآمد، پایدار و با توجه به استانداردهای بینالمللی باشد. این مدل باید تلاش کند تا تعادل مناسبی بین منافع مالی، اجتماعی و محیطی را ایجاد کند و نقشهای مختلف مشارکتکنندگان را در زنجیره ارزش به خوبی تعیین کند. از مهمترین ویژگیها و عوامل مدل حکمرانی مطلوب در صنایع فولادی و معدنی میتوان موارد زیر را نام برد:
- شفافیت و انتشار اطلاعات: مدل حکمرانی باید بر اساس شفافیت و انتشار اطلاعات دقیق و بهروز بنا شده باشد. تصمیمگیریها، عملکردها و نتایج مالی باید به درستی و بهطور مستمر به عموم ارائه شود.
- پیشگیری از تداخل منافع: مدل حکمرانی باید مکانیسمهایی برای پیشگیری و مدیریت تداخل منافع در تصمیمگیریها و عملکردها ایجاد کند.
- مشارکتکنندگان و مشارکت عمومی: مدل حکمرانی باید نقش مشارکتکنندگان مختلف از جمله دولت، بخش خصوصی، کارکنان، جامعه محلی و سایر نهادها را در تصمیمگیریها تشویق کند. همچنین، باید مکانیسمهای مشارکت عمومی در تصمیمگیریها و طراحی سیاستها داشته باشد.
- پایداری محیطی: مدل حکمرانی باید به حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار توجه داشته باشد و مکانیسمهایی برای ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی و کاهش آثار منفی ایجاد کند.
- توسعه فناوری و نوآوری: مدل حکمرانی باید توسعه و بهرهبرداری از فناوریهای نوین و نوآوریهای صنعتی را تشویق کند.
- استقلال نظارتی: نهادهای نظارتی باید استقلال کافی داشته باشند تا بتوانند به صورت موثر عملکرد صنعت فولاد و صنایع معدنی را نظارت کنند.
- مسئولیت اجتماعی: ارتقاء رفاه اجتماعی، ایجاد اشتغال، ارتقاء سطح زندگی محلی و مشارکت فعال در توسعه جامعه، از دیگر اجزای اصلی این مدل میباشد.
- فرصتها و چالشهای اشتغال مولد و پایدار در صنعت فولاد
فرصتها:
- توسعه زنجیره تامین: افزایش تولید فولاد میتواند زنجیره تامین مواد اولیه، تجهیزات، خدمات جانبی و تأسیسات فرعی را تقویت کند و بدین ترتیب اشتغال مولد در این زمینهها را ایجاد کند.
- شغلهای مهندسی و تخصصی: فعالیتهای پیچیده فولادسازی نیازمند مهندسان و کارشناسان با تخصصهای مختلف از جمله مهندسی مواد، مهندسی صنایع، مهندسی مکانیک و مهندسی محیطزیست میباشد.
- توسعه فناوری: رشد فناوریهای مرتبط با فولادسازی ایجاد فرصتهای شغلی در زمینه تحقیق و توسعه، تکنولوژیهای نوآورانه، اتوماسیون و مهندسی معکوس را فراهم میکند.
- صادرات و بازارهای جدید: توسعه صادرات محصولات فولاد به کشورهای دیگر میتواند فرصتهای شغلی در زمینه تجارت، بازرگانی و لجستیک ایجاد کند.
- تعمیق روابط بینالمللی: همکاری با کشورهای دیگر در زمینه تکنولوژیها، تحقیق و توسعه، و تجارت میتواند فرصتهای شغلی در زمینه مذاکرات و ارتباطات بینالمللی را ایجاد کند.
چالشها:
- رقابت جهانی: تقاضا و عرضه جهانی در صنعت فولاد باعث رقابت شدیدی میشود که ممکن است بر بخشهای اشتغالی تأثیر منفی داشته باشد.
- تغییرات تکنولوژیک: رشد تکنولوژیها و بهروزرسانی فرآیندهای تولید میتواند به جابهجایی در نیازمندیهای شغلی و نیازمندی به مهارتهای جدید منجر شود.
- مسائل محیطزیستی: مواجهه با مسائل محیطزیستی مانند آلودگی هوا و آب میتواند به تحمیل محدودیتها و تغییرات در روند تولید و استفاده از منابع منجر شود.
- نوسانات قیمتها: تغییرات قیمتهای فلزات و مواد اولیه میتواند به عدم پایداری در شرایط اقتصادی و اشتغال منجر شود.
- سیاستها و مقررات: تأثیرات تغییرات سیاستهای داخلی و خارجی بر تجارت و تولید فولاد میتواند موجب ایجاد عدم اطمینان در بازار شغلی شود.
- کمبود مهارتهای مورد نیاز: توسعه تکنولوژیها و فرآیندهای پیچیده نیازمند مهارتهای تخصصی است که ممکن است در بازار کار کمبود داشته باشند.
- تعویق در سرمایهگذاری: کمبود سرمایهگذاری در بهروزرسانی تجهیزات و فناوریها میتواند توسعه و ایجاد شغلهای جدید را محدود کند.
- تغییرات ساختاری: تغییر در نیازهای بازار، تغییرات در فرآیندهای تولید و توسعه محصولات جدید ممکن است نیاز به تغییرات ساختاری در سازمان را داشته باشد.
- مدیریت چالش زیرساخت انرژی در صنعت فولاد
مدیریت چالشهای زیرساخت انرژی در صنعت فولاد اهمیت بسیاری دارد، زیرا انرژی یکی از عوامل اصلی تأمین و تأثیرگذاری بر فرآیندهای تولید، کیفیت محصولات و همچنین هزینههای تولید در این صنعت میباشد. در زیر، به تشریح مدیریت چالشهای زیرساخت انرژی در صنعت فولاد پرداخته شده است:
- کمبود منابع انرژی: یکی از چالشهای اصلی در صنعت فولاد میتواند کمبود منابع انرژی مناسب باشد. برای مدیریت این چالش، صنایع فولاد میتوانند از راهکارهای زیر استفاده کنند:
- استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر: استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشید، باد و آب جهت تأمین بخشی از انرژی مورد نیاز میتواند به کاهش وابستگی به منابع انرژی غیرتجدیدپذیر کمک کند.
- بهبود بهرهوری انرژی: با بهرهبرداری بهینه از انرژی در فرآیندهای تولیدی، میتوان هدررفت انرژی را کاهش داد و از منابع انرژی فعلی بهطور اقتصادی تر استفاده کرد.
- تغییرات در قیمتهای انرژی: تغییرات ناپایدار در قیمتهای منابع انرژی میتواند تأثیر زیادی بر هزینههای تولید فولاد داشته باشد. برای مدیریت این چالش، میتوان از راهکارهای زیر استفاده کرد:
- استفاده از قراردادهای ثابت قیمت: تعقیب قراردادهای ثابت برای تأمین منابع انرژی میتواند تغییرات ناپایدار در قیمتها را کاهش داده و به پیشبینی دقیقتر هزینههای تولید کمک کند.
- تنوع منابع انرژی: تنوع در منابع انرژی مورد استفاده، میتواند تأثیرات تغییرات قیمتها را کاهش داده و تعادل بیشتری در سیستم انرژی ایجاد کند.
- محدودیتهای زیستمحیطی: صنعت فولاد ممکن است به دلیل اثرات زیستمحیطی منفی ناشی از استفاده از منابع انرژی غیرتجدیدپذیر، با محدودیتهای زیستمحیطی مواجه شود. برای مدیریت این چالش:
- استفاده از فناوریهای پاک: انتقال به تکنولوژیهای کمآلودگی و پاکتر برای تولید انرژی میتواند تأثیرات زیستمحیطی را کاهش داده و رضایت مقامات محیطزیستی را بهدنبال داشته باشد.
- رعایت استانداردهای زیستمحیطی: رعایت استانداردهای زیستمحیطی در تولید و مصرف انرژی میتواند اثرات منفی را کاهش داده و بر ارتقای پایداری صنعت تأثیر گذار باشد.
- نوسانات انرژی: نوسانات در تامین انرژی ممکن است تأثیر بزرگی بر برنامهریزی تولیدی داشته باشد. برای مدیریت این چالش:
- ایجاد ذخیره انرژی: ایجاد تجهیزات و زیرساختهای ذخیرهسازی انرژی میتواند در تسهیل مدیریت نوسانات و تأمین پایداری انرژی کمک کند.
- استفاده از شبکههای هوشمند: شبکههای هوشمند به تنظیم بهتر تولید و مصرف انرژی بر اساس نوسانات میپردازند و میتوانند تأثیر نوسانات را کاهش دهند.
مدیریت چالشهای زیرساخت انرژی به دقت و با توجه به نیازهای صنعت فولاد و استراتژیهای پایداری طراحی میشود تا انرژی بهطور بهینه مدیریت شده و تأمین پایداری تولید صنعت فولاد تضمین شود.
- ارزیابی امنیت محیط کسب و کار در حوزه معدن، فولاد و صنایع معدنی
ارزیابی امنیت محیط کسب و کار در حوزه معدن، فولاد و صنایع معدنی به منظور حفاظت از کارکنان، محیطزیست و سرمایهگذاریها صورت میگیرد. این ارزیابی شامل بررسی عوامل مختلف امنیتی، ایمنی و زیستمحیطی در عملکرد کسب و کار میشود. چند گام اصلی از فرآیند ارزیابی امنیت محیط کسب و کار در این صنایع شامل:
در ابتدا، باید تمامی مخاطراتی که ممکن است در حوزه معدن، فولاد و صنایع معدنی وجود داشته باشد شناسایی شوند. این مخاطرات میتواند شامل مواردی نظیر حوادث کارگری، آلودگیهای زیستمحیطی، نوسانات قیمتها، مشکلات انرژی، نوسانات بازار و … باشد.
با تحلیل هر یک از مخاطرات شناسایی شده، باید میزان اهمیت و احتمال وقوع آنها ارزیابی شود. این ارزیابی به منظور تعیین اولویتبندی مخاطرات و مدیریت بهینه آنها انجام میشود.
- طراحی و اجرای برنامههای پیشگیری و مدیریت:
با توجه به مخاطرات ارزیابی شده، باید برنامههای پیشگیری و مدیریت مناسب طراحی و اجرا شوند. این برنامهها ممکن است شامل اقدامات ایمنی کارکنان، کنترل آلودگیهای زیستمحیطی، تدابیر امنیتی، آموزشها و تمرینهای ایمنی و … باشد.
- مانیتورینگ و ارزیابی پیشرفت:
پس از اجرای برنامههای پیشگیری و مدیریت، باید عملکرد این برنامهها با استفاده از معیارهای مشخص مانیتور شود. این ارزیابیها به منظور اطمینان از اثربخشی برنامهها و تصحیح هر گونه نقصان در آنها انجام میشود.
با تغییرات در محیط کسب و کار، قوانین و مقررات، فناوریها و … باید برنامههای امنیت محیط کسب و کار نیز بهروزرسانی شود تا همیشه با چالشهای جدید سازگار باشد.
ارزیابی امنیت محیط کسب و کار در حوزه معدن، فولاد و صنایع معدنی نیازمند یک رویکرد جامع و تخصصی است تا به مدیران کمک کند تا مخاطرات را بهطور کامل شناسایی کرده، اقدامات پیشگیرانه و مدیریتی مناسب را طراحی و اجرا کنند و در نهایت امنیت کسب و کار را تضمین کنند.